در این مقاله می خوانید که«فرض کنید؛متهم،یک بیمار دیابتی است که متهم به برداشتن یک وسیله نقلیه و رانندگی بدون داشتن شرایط آن شود.دلیلی که او(یا وکیل وی)ارائه می کند این است که در زمان جرم،در تزریق عمل روزانه انسولین موفق نشده است،که منجر به استرس و فشار بر او شده که کنترل اراده خود را از دست داده و چنین استدلال می کند که بیماری او را در حالت بی ارداگی و عدم هوشیاری قرار داده است. ویا فرض کنید؛متهم یک بیمار دیابتی است که به طور ناگهانی به دوستش حمله و او را زخمی می کند،و او در دفاع از خود چنین عنوان می کند که؛قبل از این حمله احساس ناخوشایندی داشته و مقداری شکر خورده بود اما غذای دیگری نخورده بود.در این جا ،این دفاع می تواند برای او یک دفاع بی ارادگی و عدم هوشیاری تلقی شود،چرا که این بی ارادگی ناشی از خود تحریکی عمدی نبوده است و او را واقعا در یک شرایط غیر عادی قرار داده که خود خواستار آن نبوده است،چرا که او نمی دانسته کوتاهی در خوردن شکر ،او را در وضعیتی قرار نمی دهد که بدون توجه به دیگری حمله کند.در واقع اگر او از این امر آگاه بود و در خوردن شکر کوتاهی نمی کرد او باید بی احتیاط تلقی و دفاعش هم مورد پذیرش قرار نگیرد.لذا قاضی دادگاه نیز با ید به این امر توجه کافی و وافی داشته باشد که این وضع ناشی از بیماری دیابت بوده است و دفاع او را بپذیرد. در واقع متهمان ممکن است اقرار به جرم کنند اما استدلال کنند برخی دلایل وجود دارد که باید مجازات تخفیف یافته دریافت کنند.بدین لحاظ شایسته است که در مورد چنین مجرمینی عدم مسوولیت او را پذیرفته و عدالت را در مورد آنان به نحو صحیحی اجرا کنیم.......................یم
نگارنده در بخش دیگری از این مقاله اظهار می دارد«عقل حکم می کند که در این مورد نباید شخصی را که در اثر اختلال هورمون انسولین،به افت شدید قند مبتلا و دچار حمله تشنج شده و در این حین مرتکب جرم شده است را مجرم واقعی پنداشت،چرا که این شخص در حین ارتکاب جرم فاقد قصد فعل و قصد نتیجه لازم برای آن جرم بوده و جرم شناسان طیف وسیعی از مطالعات خود را بر این موضوع قرار داده اند که اختلالات زیستی-فیزیولوژیکی در بدن می تواند منجر به بروز جرم به طور مستقیم که به آن پرداختیم و نیز به طور غیرمستقیم،می تواند تعادل روحی و روانی فرد را برهم زده و او را دچار هیجان پذیری عصبی می سازد و فرد را در معرض واکنش های تند و عصبی به صورت حمله قرار می دهد لذا قضات نیز باید اطلاعات خود را در زمینه های پزشکی،روان شناسی و سایر علوم مرتبط با جرم شناسی بالا ببرند تا در قضاوت هایشان جای هیچ گونه شک و تردیدی باقی نماند،و از چنین فردی،سلب مسوولیت کیفری به عمل آورده»علاوه بر قضات که در این مقاله مورد اشاره قرار گرفته،وکلا نیز باید به چنین مباحثی اشراف داشته باشند تا در دفاع از موکل خود به آن استناد و مانع اعمال و اجرای مجازات شوند.......................د
با مطالعه این مقاله به اهمیت سواد حقوقی وکلا و قضات در اجرای هر چه بهتر و صحیح تر عدالت پی خواهید برد.بنابراین اگر در این روز ها انگیزه مطالعه را از دست داده اید باید بدانید که این کشور و این مردم به وکلای متعهد،باسواد،وطن پرست و باوجدان بیشتری نیاز دارد و از همین امروز،نتنها وکیل شدن با ویژگی فوق را هدف زندگی، بلکه باید وظیفه و رسالت اجتماعیتان بدانید و نگذارید هیچ بهانه و حتی دغدغه دیگری مانع رسیدن شما به این مهم شود
موفق و موید باشید
مهدی صیادی
آذر1401
Added / Go to pay ? Adding...Removing item...Update cardUpdating...items /
نظرات برخی از کاربران
می پسندم 0
|
نظرات 0
ارسال
نمایش بیشتر 0/0
pgln1amgfkciCounselingAndPlanningviewload70301بلهخیرآیا مطمئن هستید که میخواهید نظر را حذف کنید؟آیا مطمئن هستید که میخواهید پاسخ را حذف کنید؟
Are you sure !Are you sure !Are you sure !Are you sure !Are you sure !جعبه متن خالی استجعبه متن خالی استHtml editor is empty !Email is wrong !Please add a item !Please upload a picture !Please upload a media !Please upload a file !Please add or select a Category !Checkbox is unchecked !داده های ورودی معتبر هستندRemove catalog ?
آدرس:تهران-میدان انقلاب-خیابان آزادی-بعداز جمالزاده شمالی-ساختمان139-پلاک61-طبقه اول واحد 12
آدرس:تهران-میدان انقلاب-خیابان آزادی-بعداز جمالزاده شمالی-ساختمان139-پلاک61-طبقه اول واحد 12
آدرس:تهران-میدان انقلاب-خیابان آزادی-بعداز جمالزاده شمالی-ساختمان139-پلاک61-طبقه اول واحد 12